کتاب دختر پیامبر اثر مکتوب حضرت آیت الله محمدعلی جاودان از سوی موسسه فرهنگی ایمان ماندگار به چاپ و نشر رسیده است.
کتاب دختر پیامبر مروری بر زندگانی دخت پیامبر اعظم حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بعد از رحلت رسول مکرم اسلام ص میباشد که در عین اختصار با نگاهی مدقانه و تحقیقی در دو فصل خاکسپاری و مدفن توسط استاد معظم حضرت آیت الله محمدعلی جاودان به زیور طبع آراسته گردیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
روایت از امام حسن عسکری (علیه السلام ) شما را به تقوای الهی و پارسایی در دینتان و تلاش برای خداو راستگویی و امانتداری درباره کسی که شما را امین دانسته نیکوکارباشدیا بدکار و طول سجود و حسن همسایگی سفارش میکنم. محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) برای همین آمده است. در میان جماعت های آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضرشوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته میشود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال میسازد. تقوای الهی داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتی، تمام دوستی خود را به سوی ما بکشانید و همه زشتی را از ما بگردانید، زیرا هر خوبی که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدی درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم. در کتاب خدا برای ما حقی و قرابتی از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدی جز ما مدعی این مقام نیست، مگر آن که دروغ میگوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) سلام و تحیت بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ کنید و شما را به خدا میسپارم، و سلام بر شما.
خاطره ی رضا میرکریمی ، از دیدار غیرمنتظرهاش با رهبر انقلاب در هواپیما :
محمدرضا سرشار در سایت شخصی خود ، خاطرهای از دیدار رضا میرکریمی- نویسنده و کارگردان سینما - با رهبر انقلاب را نقل کرده است:
حدود دو سال پیش، در سفری به مشهد، با آقای رضا میرکریمی ـ نویسنده و کارگردان سینما ـ همراه شدیم. در راه، صحبت از سادهزیستی رهبر انقلاب شد. آقای میرکریمی خاطرهای از رهبر معظم انقلاب تعریف کرد که بسیار جالب و روشنگر بود.
آقای میرکریمی میگفت:
«هر وقت در جریان کار و زندگی، زیاد به من فشار [روانی] وارد میآید، در هر مرحلهای که باشم، همه چیز را رها میکنم و ـ گاهی از همان سر کار ـ تلفنی به خانه میزنم و یکراست به فرودگاه میروم. همانجا بلیطی تهیه میکنم و عازم مشهد میشوم. آنجا زیارتی [و درد دلی] با امام رضا(ع) میکنم و آرام میشوم، و برمیگردم.
یک بار ـ در یکی از همین سفرها ـ توی هواپیما نشسته بودم و در خودم بودم که دیدم در قسمت جلو هواپیما انگار وضعیت متفاوتی است. کسانی را میدیدم که از جاهای مختلف هواپیما، یکییکی به قسمت جلو میرفتند. آنجا کنار یکی از صندلیها مینشستند. با شخصی که روی آن صندلی نشسته بود چیزهایی میگفتند و میشنیدند. بعد، خوشحال و راضی، برمیگشتند و سر جایشان مینشستند.
کنجکاو شدم بدانم قضیه چیست. از یکی از کسانی که از آنجا برمیگشت، موضوع را پرسیدم. گفت: کسی که آنجا نشسته، مقام معظم رهبری است.
هم بسیار تعجب کردم و هم خوشحال شدم. به قسمت جلو هواپیما رفتم و از فردی که معلوم بود محافظ است پرسیدم: میشود رفت، با آقا صحبت کرد؟
گفت: بله. قدری صبر کن تا کسی که پهلوی آقاست، صحبتش تمام شود.
از فرصت استفاده کردم و پرسیدم: چرا آقا با پرواز عمومی به مشهد میروند؟!
گفت: آقا فقط سفرهای رسمی دولتی را با پرواز اختصاصی میروند. سفرهای شخصی [که عمدتا هم سفر زیارتی به مشهد است] را مثل همه مردم، با پروازهای عمومی میروند.
پرسیدم: یعنی میروند برایشان بلیط هم میخرید؟!
گفت: بله. مثل همة مسافرهای معمولی، برایشان بلیط میخرند. بدون اطلاع یا تشریفات خاص، میآیند سوار هواپیما میشوند و راهی میشوند. تازه توی هواپیماست که خدمة پرواز و مسافران، متوجه حضور ایشان میشوند.
صبر کردم تا صحبت نفر قبلی تمام شد. جلو رفتم. خودم را معرفی کردم و...»
با خود گفتم: از کسی که عمری را به سادگی و با حداقل امکانات مادی زیسته و اکنون رهبری انقلابیترین نظامهای سیاسی و البته مذهبی جهان را بر عهده دارد، جز این همه ملاحظه و دقت در استفاده از بیتالمال و قائل شدن مرز و تفاوت بین کار شخصی و کار حکومتی نیز انتظار نمیرود.
خلاصه زندگینامه آن حضرت:
نام: حسن
لقب: عسکری
کنیه: ابومحمد
نام پدر: علی
نام مادر: حدیث
تاریخ ولادت: 8 ربیع الثانی سال 232 هجری
مدت امامت: 6 سال
مدت عمر: 28 سال
تاریخ شهادت: 8 ربیع الاول سال 260 هجری
قاتل: معتمد
محل دفن: سامراء
تعداد فرزند: 1پسر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توسل به امام حسن عسکری سلام الله علیه :
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی، ایهاالزکی العسگری یابن رسول الله ، یا حجه الله علی خلقه ، یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله ، و قدمناک بین یدی حاجاتنا ، یا وجیها عندالله ، اشفع لنا عندالله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعری در توسل به آن حضرت :
ای خدایت داده بر خلق دو عالم سروری
ای گدایت را به خیل شهریاران برتری
خاک پایت زهره و خورشید و ماه و مشتری
بار دارد خادمت بر در گه پیغمبری
ماه رویت احمدی و تیغ نطقت حیدری
دست ما و دامن تو یا امام عسگری
تو خدا را عبد و معبود و امام مردمی
تو به بزم آسمانیها چراغ انجمی
خود حسن فرزند دلبند علی چهارمی
نجل پاک ده ولی ابن الرضای سومی
هرچه در وصفت بگویم باز داری برتری
دست ماو دامن تو یا امام عسگری
دل اگر سینا بود طور تجلایش توئی
آخرین در(گوهر)خدا مهدیست دریایش توئی
آنکه بر عیسی کند روز قیامت سروری
دســت مـــا و دامن تو یا امام عـــسگری
خط حسن خالت حسن خلقت حسن خویت حسن
پای تا سر حُسن در حُسن و گل رویت حسن
کنیه ات ابن الرضا و نام نیکویت حسن
موی و روی و قد و خط و چشم و ابرویت حسن
حُسنها گشتند در بازار حُسنت منجلی
دست ما و دامن تو یا امام عسگری